والد در نظر ، آلفرد آدلر روان پزشک و روان درمانگر بنام اتریشی اینگونه بیان می شود ، که سبکهای برخورد والدین با کودک به دو دسته کلی یعنی پر توجه بیش از اندازه ، ناز پرونده و بی توجه بی اعتنا و غیر قابل دسترس طبقه بندی میشوند .
والد ، بیش از اندازه در دسترس کودکانی خواهد داشت که انتظار دارند مرکز توجه باشند و دیگران برطبق امیال آنان رفتار کنند آنها اینگونه خواهند آموخت ، گیرنده باشند تا دهنده ، و خودآگاهی اینکه چگونه خودشان با مشکلاتشان روبرو شده و بر آنها فائق آیند نخواهند داشت در نتیجه ، آنها شدیدا وابسته به دیگران شده و احساس می کنند برای مواجهه و حل مسائل در تکالیف زندگی از خود مطمئن نیستند و به نظر توانایی حل مسئله را ندارند ، بنابراین تقاضای کمک و توجه بی مورد از دیگران را دارند این تقاضاها ممکن است به واسطه پرخاشگری یا از طریق بروز و علائم بیماری و یا به واسطه ابزارهای مثبت ( تمایل به موفقیت ) یا منفی ( ترس و تهدید از مشکلات ) بیان شوند.
والد پر توجه ، هنگامی که کودکان نازپرورده شان بزرگ شوند برای مدت طولانی به آنها توجه نداشته باشد ، این کودکان ممکن است این امتناع را به عنوان پرخاشگری علیه خود تلقی کرده که و بسیار احتمال دارد منجر به انتقام گرفتن از دیگران توسط این کودکان شود ،
والد بی توجه و بی اعتنا ، هنگامیکه کودکان خود را مورد بی اعتنایی طرد یا سوء استفاده قرار دهد ، تجربه عشق و همکاری را ایجاد نکند آنها معنای یک ارتباط موثر و محرک با دیگران را نمی دانند در نتیجه اغلب احساس تنهایی و بدگمانی دارند و به هنگام مواجهه با مشکلات ، این مشکلات را زیاد برآورد کرده و توانایی های خودشان را دست کم می گیرند .
والد بی توجه و بی اعتنا خود کودکان بی توجه و بی اعتنا ایجاد خواهد کرد کودکان والدین بی توجه برای به دست آوردن آنچه که آنها به عنوان کودکان دریافت نمی کنند ، ممکن است احساس محق بودن برای توجه خاص یا جبران ( پاداش ) را داشته باشند بسیار احتمال دارد که انتظار داشتنه باشند تا دیگران به خوبی با آنها رفتار کنند ، اما به نوبه خود احساس تعهد به پاسخگویی نمی کنند .
والد هم کودکان نازپرورده و والد هم کودکانی که مورد بی اعتنایی قرار گرفته اند و هم کودکانشان ممکن است انتظارات همانندی به عنوان بزرگسال داشته باشند. هر دو گروه ممکن است احساس محق بودن برای همه چیز را داشته باشند و احساس متعهد به هیچ چیزی را نداشته باشند .

والد گری در دیدگاه آلفرد آدلر
والد گری آدلری در نظر اجتماعی و زیستی توجیه و تکریم می شود والد گری آدلری والدینی را موفق می داند که بر پایه احترام متقابل و تنظیم آزادی طرفینی استوار است در والدگری و نگاه آدلر بر پیشگیری های شناختی و احساسی اولویت بیشتری داده میشود تا فرآیند استحقاق درمانی
استین ، مواردی را به سبک والدینی اضافه کرده تا رویکرد آدلری از سبک والدینی دموکراتیک را بهتر منعکس کند این تقسیم بندی به شرح زیر است:
۱ – سبک دموکراتیک : در این سبک احساس منحصر به فرد بودن کودک پذیرفته شده است . عشق احترام و احساس مساوات برای کودک فراهم شده است ، کودک را تشویق میکنند تا اشتباهاتش را تصحیح کرده و تواناییهای خود را گسترش دهد . همچنین کودک را راهنمایی می کنند تا اهمیت همکاری را دریابد . کودکان در این سبک رضایت در پیشرفت و همکاری را می یابد و جهان را به عنوان یک مکان امن و دوستانه می بیند .
۲- سبک بسیار سهل گیر : کودکان با هدایا مزایا و خدمات روبه رو شده اما توجه کمی به نیازهای واقعی اش داده می شود . کودک در این سبک خسته و بی تفاوت است . کودک انگیزه و خودانختگی اش را از دست می دهد والدین در این سبک ، به عنوان تهیه کننده های لذت و آسایش نگریسته می شوند .
۳- سبک بسیار مطیع : در این سبک والدین تسلیم آرزوها ، خواسته ها خلق و امیال کودک می شوند ، کودک رئیس بوده و والدین نمی توانند به کودک نه ، بگویند کودکان اصرار دارند تا خواسته هایشان برآورده شود حقوق دیگران را نادیده گرفته و هیچ محدودیتی ندارند
۴- سبک بسیار جدی : بر رفتارهای کودک نظارت داشته در حال دستور دادن هستند و گرایش به آموزش دادن کودک دارند . در این سبک سه احتمال وجود دارد
( الف ) احتمال اول ، منفعل بودن است که کودک منفعلانه از دستورات اطاعت می کنند.
( ب ) احتمال دوم ، فعالانه لجاجت بورزد آشکارا مخالفت کند نتیجه این ، حالت رد کردن کلامی است .
( پ) احتمال سوم ، مقاومت منفعلانه است نتیجه این احتمال لجاجت غیر مستقیم است
۵ – سبک کمال گرا : زمانی کودک پذیرفته می شود که عملکردش عالی باشد کودک نمی تواند استانداردها را برآورده کرده در نتیجه احساس بی ارزشی کرده و ممکن است نشانه های جسمی همچون زخم معده را بروز دهد . کودک در این سبک یک دونده دائمی است ، در تلاش برای دویدن سریع تراست ، اما هرگز به پایان نمی رسد .
۶ – سبک بسیار مسوولانه : والدین ممکن است مسئولیت های سنگین مراقبت از کودکان و یا وظایف خانگی زیاد را به دلایل مشکلات اقتصادی و شخصی مرگ یا بیماری یکی از والدین بر عهده کودک بگذارند کودک ممکن است این بار و مسئولیت را با دلخوری قبول کند و بازیهای طبیعی دوران کودکی را از دست بدهد . این کودک بطور غالب کم احساس ، واکنش پذیر ، بطور معمول بیش از اندازه مسئولیت پذیر و یا بی تفاوت می تواند در بزرگسالی باشد
۸ – سبک طرد کننده : والدین هر نوع پذیرش را طرد کرده و با کودک به عنوان یک فرد مزاحم و بی مسئولیت رفتار می کنند والدین ممکن است کودک را طرد کنند ، که ممکن است از ازدواج اجباری یا متولد شدن کودکی ناقص ناشی شده باشد . در این سبک ، احساسات کودک عمیقا آسیب دیده و ممکن است احساسات خشم ، اضطراب را گسترش دهند .
۹ – سبک تنبیهی : اغلب با اعمال فشار زیاد و کمالگرایی همراه است. تنبیه بدنی اغلب برای برقراری نظم یا آموزش کودکان در این سبک ضروری است . والدین ممکن است عصبانیت شخصی خود را بر سر کودک خالی کرده و به کودک پرخاشگری کنند .کودک احساس گناه کرده و برای اجتناب از تنبیه دروغ بگوید.
۱۰ – سبک هیپوکندریایی : جو خانه مضطرب و ترسناک است . کودک ممکن است ، به خاطر مساله ای کوچک از انجام دادن هر کاری اجتناب یا تنبلی کند . کودک از کارهای روزمره و کار مدرسه دور شود . کودکان برای دریافت مزایا ممکن است در مورد نشانه ها اغراق کرده و از انجام تکالیف روزمره خود را معاف کند .

الگوی والد حالاتی از من
باید توجه داشت والد یک شخصیت درونی است که هرکس با خود دارد و این هویت از خود را از دوره کودکی و ارتباط با والدین خود بهمراه دارد بطوریکه این نقش از شخصیت یک خودانگاره ( من ) بشکل یک الگوی ناهشیار در روان و ذهن هر شخصی خواهد ساخت
حالت والد مجموعه ای از احساسات نگرشها و طرح های رفتاری است که ویژگیهای مشابه آنها در والدین هم وجود دارد حالت من والدين شامل مجموعه انبوهی از وقایع خارجی و تحمیلی غیر قابل سوال در مغز است که توسط فرد در خلال سال های اولیه زندگی اش حاصل شده است و معمولا پنج سال اولیه زندگی را در بر می گیرد . این سالها با سال های قبل از اجتماعی شدن و ورود به مدرسه متقارن است . عنوان والد نیز برای این حالت در حقیقت نامی توصیفی است زیرا بیشتر ضبطهای این مجموعه اطلاعات محصول ملاحظات خود طفل از پدر و مادر یا از کسانی است که جانشین پدر و مادر بوده اند . تمام چیزهایی که کودک از پدر و مادرش می بیند یا می شنود ، در نوار والد ضبط می شود ، والد در شخصیت هر فرد وجود دارد زیرا هر فرد این محرک خارجی را در پنج ساله اول زندگی خود تجربه کرده است . برای هر فرد جنبه والد مخصوص و منحصر به خود اوست . زیرا نوارهای ضبط شده او از تجربه های اولیه زندگی با پدر و مادر خودش برای او مخصوص و منحصر به فرد است ( هریس ۱۹۷۳ ، ترجمه فصیح ، ۱۳۸۴).
والد
وقتی مادر این مدلی با کودک رفتار می کند، کودکی که هیچ ذهنیتی از دنیا ندارد و خوب و بد را تشخیص نمی دهد در ذهنش حک می شود که آدم بدی است چون کاری را انجام داده است که باعث طرد شدن از مادرش شده و این حس را می گیرد که من دختر یا پسر بدی ، هستم کم کم وقتی این کار تکرار می شود و والدین با کودک فقط با حالت عصبانیت ، طرد ، کردن تو خوب نیستی ، تو کافی نیستی و…. برخورد کنند کم کم درون بچه این حالت نهادینه می شود که فرد بدی است .
- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید
منابع:
- دیدگاه آدلر ویرایش استین (2006)
- هریس 1973، ترجمه فصیح ۱۳۸۴