میل در مناظر شناختی
میل نگارش شناختی بر اساس معانی مانند ؛ انعقاد ، تثبیت شدن ، گره خوردن ، تراکم خواسته ، منحرف شدن و مشابه اینها غیر دقیق و استعاری است .
میل جهت گیری ناهشیار و ساختاری سازمان یافته و یک مولد انتخابگر تکاملی منسجم و یکپارچه ای است، که بر اساس فاکتور مرکزی و اصلی بقاء در سطح زیستی لذت ، در ساختار روانی و سازمان قدرت در سطح اجتماعی ، تقارن میان امکانهای انتخابی هم وزن را از بین می برد و گزینه های موازی رفتاری را به یک انتخاب سودمند فرو کاسته و متوجه می کند .
میل در مناظر شناختی ، ممکن است پاسخ داده شود یا نشود و به ارضاء ، کامیابی یا ناکامی منتهی شود، اما هرگز از منبع و سرچشمه های پدید آورنده خود چندان فاصله نمی گیرد، که به کلی چیزی دیگر از آب در بیاید ، چنان که مثلا فروید در فراسوی اصل لذت گفته، یا لاکان در مفهوم دیگری با دال کوچک و بزرگ بازسازی اش کرده است.

میل در مناظر شناختی از جمله در روان شناسی میل انرژی یک خواسته یا خواهش برای احساس خود (جمع آن اميال) (به انگلیسی Desires ) حالت هایی از ادراک ذهنی هستند.
میل در نگاه شناختی با عبارات های مانند ( خواست ) (آرزو کردن ) ( بدست آوردن ) يا ( انتظار داشتن ) بیان و تعریف میشوند. تنوع و طیف زیادی از صفات ، ویژگی ها و توانایی های ما معمولاً با امیال همراه است.

میل در مناظر شناختی زیگموند فروید را می توانیم اینگونه بیان کنیم : که میل، میل به تجربه مجدد رضایت یا تجربهای است که در مجاورت و تجربه زیستن با ابژه رضایت بخش رخ میدهد، ابژه ای که هدف میل نامیده میشود ، اما اینجا باید توجه داشت که فروید می گوید ماهیت میل در ناهشیار ( ناخودآگاه ) بودن آن است.

میل در مناظر شناختی نظریه لکانی
لکان بر ناهشیار به عنوان ساختاری مانند زبان ( کلام ) تأکید کرد. برای لکان میل واقعی سوژه ( خود ) ، اغلب توسط قوانین نظامهای کلامی ( زبانی و نمادینی ) که سوژه در آن درگیر شده است پنهان میشود.
شناسایی و نمایان کردن اشتیاق سوژه به او به معنای کمک برای مقابله و درک این خواستههای مبهم و نامفهوم به خود او است، که اغلب در زیر لایه های انتظارات اجتماعی ، قراردادهای زبانی و کلامی، خودپنداره های نادرست پنهان هستند.
ما در یک ساختار کلامی و زبانی پا به جهان تجربه خود میگذاریم ، که قبل از ما هم وجود داشته. دارای یک تاریخچه ی احساسی و تجربی است، بنابراین بسیاری از اخلاقیات، ارزشها و اولویت ها هم قبل از ما وجود داشته است. پس ما در زبانی که زبان دیگری است به دنیا میآییم و با زبان «دیگری» داریم صحبت میکنیم، وقتی هم که از طریق دیگری به بیان نیازها و خواستهایمان میپردازیم.
همیشه یک خلائی باقی میماند بین آنچه به زبان می آوریم و آنچه بدان میل داریم، زیرا هیچگاه تمام و کمال نمیتوان مقصود را رساند. این کمبودگی هیچ وقت با هیچ چیز پر نمیشود و برای میل خلائی است که دور آن میچرخیم. با هر چیزی هم که بخواهیم آن را پر کنیم خیالی میشود. همین امر موجب میشود تا مقدمات نمادین کردن ( فانتزی کردن ) فراهم آید و سوژه آرام آرام به این درک دست پیدا کند که آن تصویر من نیستم.

میل در ساختار شناختی
انسان در ساختار ابتداییترین سازمان وجودی خود موجودی زیست شناختی است، به دلیل همین ساختار در او یک کشش و تمایل به تصاحب و مالکیت اشياء و انواع آن وجود دارد. میل مانند موتور محرک ماشینی است که آدمی را به پیش میراند. میل جریانی زنده و پیوسته آزاد دارد و از ابتدای به دنیا آمدن آدمی تا پایان عمر با انسان است.
اما شکل، ساخت ، تحول ، بروز و جهت آن در طول زندگانی و تجربه هر فرد متفاوت است.
میل در ساختار شناختی از دیدگاهی در مخالفت با مفهوم و دیدگاه زیگموند فروید بود، که ناخودآگاه را مشابه یک نمایش بازنمایی از الگوها مانند کارخانه تولیدی ارائه کرد. از نظر این نظریه ، میل نیروی خیالی مبتنی بر فقدان نیست ، بلکه نیرویی واقعی و زاینده است. این دیدگاه به ماهیت مکانیکی میل اشاره دارد و آن را به مثابه نوعی ماشین میل توصیف میکند . در این بین ماشین میل جریانی از میل را نیز از خودش تولید میکند (هر میلی خود میل می آفریند)
میل در مناظر شناختی از دیدگاه ماشین میل:
یک قدرت و توان پیش ران و مولد است، که برای انسان برپا کننده روح زندگی است و موقعیتهایی را برای شکل گیری و بروز استعداد ها رقم میزند.
میل در مناظر شناختی با بیان میل مولد به جای میل محصول سرکوب، با ساخت استعاره ( تولید میل ) فرانسوی machine désirante یا ماشین میل مطرح کرد، عنوان انتخابی بود که توسط ژیل دلوز و فلیکس گاتاری در کتاب ضد ادیپ (۱۹۷۲) ابداع شده است.
دلوز و گاتاری در پیکربندی این دیدگاه با نقد تعاریف میل در نگرش روانکاوی فرویدی تحت تأثیر نظریه اراده معطوف به قدرت نیچه بودهاند و در واقع تعبیر جدیدی از این نظریه ارائه دادهاند.

انواع میل در مناظر شناختی میل مولد
از نظر دلوز و گاتاری دو نوع میل وجود دارد:
۱- میل پارانویی
۲- میل شیزویی
میل پارانویی : افسرده و منجمد است ، چرا که به وسیله اجتماع و خانواده سرکوب و آنگاه هدایت میشود. اینجاست که دیگر ما راننده «ماشین» میلمان نیستیم، بلکه جامعه و در راس آن فرمانروایان آن را به حرکت در میآورند. جامعه از اینکه خود آدمی رانندگی ماشین میل را عهده دار شود، هراس دارد، از این رو آن را کنترل و محدود میسازد.
میل شیزویی: اما آن بخش طبیعی و اصیل میل که میل شیزویی نام دارد ،در لایه های زیرین اجتماع و فرهنگ در حرکت و سیلان است و همواره درصدد یافتن راه نفوذی به بیرون است . میل شیزویی هنجار شکن انقلابی و ضد اجتماعی است.
- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید
منابع:
- مرگ و میل نظریه روانکاوی در بازگشت لکان به فروید
- مؤلف: ریچارد بوتبی | مترجم: علی رستمیان | ناشر: بیدگل