عقده های روانی
افکار و هیجانات هر شخص و احساس ناشی از تجربه آنها و شکل و ساختار بروز تکانه های هر فرد با توجه به اثر پذیری از نوع خلق و خوی اولیه اکتسابی در ارتباط با والدین و زمینه های تربیتی و یادگیری او خواهد بود
عقده روانی در غالب موارد محصولی از ناکامی در ارضای نیازهای اولیه مانند دلبستگی ، اراده و نیاز به توجه ، استقلال یا سو گیری بیش از اندازه در ارضای بیش از حد نیازها از سمت والدین و مراقبین در رشد کودکی می تواند ، زمینه ساز دلایل مختلفی برای شکل گیری عقده ها باشد . البته توجه کافی به این نکته لازم است که رویدادهای ناکام کننده علت اصلی به وجود آمدن عقده های روانی می باشد .
عقده های روانی یا همان گره های روانی در مواردی هم ، ارتباطی به زمینه های فردی شخص ندارد . گاهی تجربیات تاریخ جمعی بشر یا جامعه از راه ناخودآگاه جمعی نسل به نسل آنها را انتقال می دهد به عنوان مثال جنگ و آثار محرومیت های آن یا عقده ادیپ که برای همه هست و تقریبا شکل بروز مشابهی دارد و امری طبیعی در فرایند رشد انسان به حساب می آید . و یا عقده های والدین که آنها در وجود فرزندانشان امتداد می دهند

عقده روانی در تعریف و مفهوم
عقده روانی ، نا کامی و سرخوردگی ( گره روانی ) به مفهوم یک الگوی شناختی ، ذهنی و روانی با رویکردی در تفکر ناسالم و ناکارآمد است که در ذهن افراد بر اثر مواجهه با یک تجربه آسیب زا شکل می گیرد و ممکن است باعث ایجاد و شکل گیری مشکلاتی در هویت یابی ، شخصیت و زندگی شخصی ، اجتماعی و حرفه ای افراد شود عقده های روانی در فرآیند ماهیتی به دلیل تجربیات ناگوار یا ترسناک در گذشته زندگی و تعامل یا روابط شکل می گیرند و تاثیرات آنها روی رفتار و احساسات فرد بسیار ماندگار قوی است.
عقده روانی در روند شکل یابی برای کودکی که در زمان رشد تحت روشهای تربیتی ، کنترلی و تهدید و آزار جسمی قرار گرفته باشد ، در بیشتر موارد ممکن است این باور را ایجاد کند که او ناشایسته و بی ارزش است و این باور به صورت یک گره روانی در ذهنش ثبت شود ، این برداشت از شرایط ارتباط با والدین ممکن است به او کمک کند تا از موقعیت های خطرناک و آسیب زا دوری کند اما در عین حال ممکن است باعث شود که او از ارتباط با دیگران خودداری کند و از زندگی اجتماعی اش دوری کند
عقده روانی در شرایط ایجاد
عقده روانی را در حیطه علل و عوامل می تواند بسیار گسترده و متنوع دریافت و در بسیاری از موارد مشاهده می شود که ترکیبی از عوامل برای شکل گیری و بروز آن وجود دارد برخی از اصلی ترین علل ایجاد ناکفایتی و سرخوردگی از دلایل عقده روانی به موارد کلی زیر تقسیم می شود
■ رخ داد پدیده های ناگوار
آسیب و تروماهای ناگواری مانند تحمل شکنجه ، تهدید ، تحقیر ، محرومیت کشیدن ، سوء استفاده جنسی ، یا روابط ناامن با والدین و مراقبین در زمان رشد کودکی و نوجوانی می تواند باعث شکل گیری و ذخیره عقده های روانی شود .
■ افکار منفی
عقده های روانی با پیش برداشت های ناسالم درباره ی خود ، واکنش های دیگران یا ساختار جهان و قواعد کلی بقاء و حیات در مواردی ممکن است باعث شکل گیری عقده روانی شود .
■ آسیب های فیزیکی ، جسمانی
مسائل ناحیه ای از بدن و زیبایی یا بیماری
مانند عوارض جسمانی ، ناتوانی جسمی ، ناتوانی جنسی و پیش برداشت های اجتماعی از زیبایی مانند قد ، وزن ، رنگ پوست و غیره نیز می تواند باعث شکل گیری عقده های روانی شود .
■ آموزش و دیدگاههای پرورشی
تربیت کننده گان و مربیان مانند والدین ، خانواده ، دوستان و معلمان و اساتید می توانند با ایجاد شرایط و دیدگاه های ناامن یا اضطراب آور ، عامل مؤثری درشکل گیری عقده های روانی شوند .
■ محیط
محیط فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی اقتصادی می تواند با ایجاد نگرشهای سخت گیرانه و مقاوم و کاهش آزادی عملکردی یا انتخابی و تفکری بر روی شکل گیری عقده های روانی تأثیر بگذارد ، در این موارد می توان از تبعیض نژادی ، تبعیض جنسیتی ، محرومیت های اجتماعی یا تقابل های ایدئولوژیک و …. نام برد

عقده های روانی در فرآیند کلی ماهیتی با ترکیبی از عوامل مرتبط با رشد و شناخت ها باورها و احساسات شخصی ، محیط و فرهنگ ، شکل گرفته و ذخیره می شود
عقده روانی و علائم
عقده روانی ، بنابه علل ایجاد می تواند شکل آشکار سازی و علائم مختلفی را برای ابراز داشته باشد که به برخی از آنها اشاره می شود
■ بینش منفی و پیچیدگی
شخص در ارتباط با سرخوردگی ها بطور ساختاری ، نگرش منفی و پیچیده انگاری شرایط را درباره خود ، دیگران و جهان دارد . این فرآیند بینشی بطور موثری می تواند عاملی باشد که تجربه گر از خودش خشمگین شود و نارضایتی داشته باشد و بنا به همین نگرش از ارتباط با دیگران خودداری کند .
■ بی اعتمادی به خود و دیگران
شخص در تجربه ی سرخوردگی اغلب در شرایط احساس بی اعتمادی به خود و دیگران قرار می گیرد و از انجام کاری که به نظرش سخت یا خطرناک است خودداری کند
■ آزردگی و اضطراب
شخص با ( گره روانی ) و عقده ممکن است طیف وسیعی از اضطراب و ناراحتی را تجربه کرده باشد از جمله اضطراب اجتماعی اضطراب فراگیر ، فوبیاها و اختلال استرس پس از تروما ….
■ رفتارهای تنش زا و نامتعارف
■ اعتیاد به مواد مخدر و الکل
■ خودکشی
■ مشکلات ارتباطات بین فردی وعاطفی
■ خشم و عصبانیت های مکرر
■ استرس با روند افزایشی
عقده روانی در نهایت بسته به شرایط ایجاد و تجربه عقده علامت های متفاوتی خواهد داشت ، باید گفت که علائم سرخوردگی بسته به نوع و شدت آن متفاوت است .

عقده روانی باعث خواهد شد ما درچرخه ای از رفتارها ، انتخاب ها ، تفکر که همیشه براساس آنها خود را حس می کردیم و شخصیت ما شکل گرفته بود و دست به اقدام برای انتخاب و انجام بزنیم ، و بدین ترتیب گیر می افتیم و همان کاری را می کنیم که همیشه می کردیم ، و به همین صورت خود را در حصار یک دایره تکراری گیر می اندازیم.01:08
باید آگاه باشیم که همه ما دارای گذشته و تجربه های ساختاری از احساس و خودآگاهی هستیم ، پس می توانیم عقده ایی داشته باشیم و زیباتر و عجیب تر اینجاست که به قول روانکاو با هوش و کنجکاو سوئیسی کارل گوستاو یونگ این فقط ما نیستیم که عقده داریم بلکه عقده نیز ما را دارد .
در زمان فعال شدن عقده و نمایان شدن آن بدن و ساختار ما تحت تاثیر قرار می گیرد و علائمی فیزیکی و حسی بروز می دهد که می توان از عرق کردن کف دست ها ، گز گز پشت دست و ناحیه سر ، خشکی گلو ، زیر گریه زدن ، انقباض عضلانی ، اریتمی تنفس و قلب . … یاد کرد.
عقده های روانی در زمان فعال شدن به دو صورت کار می کنند ، کارکرد مثبت و کارکرد منفی ، عقده ایی که خوب عمل می کند می تواند برای مان دست آوردهای بزرگی داشته باشد و عامل مؤثری در توانایی ما باشند . و در صورتیکه بد عمل کند می تواند ما را به یک انسداد استعداد ها برساند و تخریب های بزرگی را رقم بزند . ما در همان جایی که عقده اتفاق افتاده است میخ کوب و مسدود می شویم .
عقده ها همیشه با ما خواهند بود و ما را رها نمی کنند اگر چه نمود آنها از شکلی به شکل دیگر تغییر می کند .

- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید
منابع:
- روان شناسی عقده های روانی Psychology of Complexes تالیف : احمد علامه فلسفی
- روانشناسی عقده ها تالیف : دکتر ایرج باقرپور مجموعه صد مقاله روانشناسی و روانکاوی