سوژه خود در عناصر شناختی روان داری دو بخش است … سوژه و خود
سوژه : به فرانسوی ( Sujet ) به انگلیسی: ( Subject ) یا درون نگر ، درون گرا ، در فلسفه موجودی دارای آگاهی ذاتی با نگرشی منحصر به فرد است که ابژه را مشاهده میکند. سوژه مشاهده کننده و ابژه مشاهده شونده است .
ایگو ( Ego )
ایگو عنصری از ساختار شخصیت و مفهومی کاملا انتزاعی است که قابل مشاهده و لمس نیست و در تحلیل ساختاری، عنصر سازمان دهنده کارکردهای روانی است که درباره مسائلی همچون تفکر ، قضاوت ، یکپارچه سازی و غیره خود را نمایان میکند.
خود ( self )
خود در تناسب و مقایسه با مفهوم انتزاعی ایگو، معنی و ساختارگستردهتری را در بر میگیرد و به عنوان موضوع کلیتر و کاملتری در رویارویی با دنیای آبژه تعریف میشود. “خود” اولین تجربه ما از کسی است که هستیم. خود را میتوان به عنوان بخشی گستردهتر از ساختار شخصیت در نظر گرفت که تمام عوامل روانی از جمله ایگو را به شکل اثرگذاری یکپارچه میکند.

سوژه خود در مرکز ساختار روان یک فرد “خود” اوست. اگر فرد به هر دلیلی نتواند احساس خوب و خوشایندی از “خود” بازیابی کند این احساس را به ناچار در دنیای بیرون جستجو میکند. احساس خوب و زیبا از خود همانطوریکه قبلا یاد آوری شد، از دوره کودکی شکل خواهد گرفت. اگر محیط رشد کودک مناسب و سالم باشد و والدینی تقریبا کافی داشته باشد.
خود ( فرد ) توانایی ایجاد الگوها و تجارب پیوسته برای خودی منسجم و همچنین توانایی ایجاد خود تنظیمی را خواهد داشت. اگر فرد به هر دلیلی نتواند احساس خوشایند از خود تجربه کند، این الگوها از منابع بیرونی دریافت میشوند، که Self-Object یا اصطلاحا موضوع خود نامیده میشود. سلف آبژهها بخشهای طبیعی از روند رشد هستند. کودک به این سلف آبژه ها برای تامین نیازهای خود احتیاج دارد و در طی یک رشد سالم با ایجاد توان پاسخگویی به نیازهای خود بدون حضور دیگران این سلف آبژه ها درونی میشوند.

سوژه خود ….. هاینز کوهات در سال ۱۹۷۱ با انتشار کتاب تحلیل خود، که مفهوم خود ( Self ) را جایگزین ( Ego ) کرد، شماری از روان کاوان را رنجاند. کوهات بیش از هر نظریه پرداز دیگر روابط شی بر فرایندی تاکید کرد، که خود به وسیله آن از تصور مبهم و نامتمایز به احساس هویت فردی روشن و دقیق تحول مییابد. او نیز بر رابطه اولیه مادر فرزند به عنوان عنصر مهمی در شناختن رشد بعدی تاکید میکرد.
خود در نظریه کوهات با رد ایدئولوژی فروید مبنی بر نقش سائقهای جنسی در سازمان روانی فرد و تأکید بر نقش همدلی مراقبان اولیه با کودک در شکل گیری شخصیت سالم، جایگاه ویژهای بین نظریه های روانکاوی دارد.
خود (self)
کوهات (خود self) را به صورت کانون دنیای روان شناختی فرد تعریف کرد. خود عنصر موثری بود که به تجربیات فرد، یکپارچگی وثبات میبخشد.
خود با گذشت زمان و افزایش روابط بین فردی، نسبتا پایدار شده ثابت میماند. خود کانونی در مرکز شهود و گیرندهی برداشت فرد از محیط و روابط فردی میباشد.
خود کانون روابط میان فردی کودک نیز هست و چگونگی برقراری ارتباط با والدین و اشیای دیگر، خود را شکل میدهد.
سوژه خود
در بررسی و تحقیق گروه امتداد من بر رویکردهای روان شناسی اشاره دارد، Self-psychology روان شناسی خود یکی از رویکردهای درمانی کار آمد است. هدف از ارائه این مطلب برای مراجعین آموزشی امتداد من آگاهی از رویکرد های درمانی و فرآیند تحلیل در طول درمان نسبت به خود و ابعاد روانی در ساختار شناختی میباشد.
سوژه خود و نظریه روانشناسی خود بر توسعه همدلی و کشف ساختار اساسی رشد پایدار ، سالم و همه جانبه برای فردی که انتخاب میکند در جایگاه تحلیل باشد تاکید میکند و برخلاف نظریه فروید در مورد نقش محرکهای جنسی در ساختار روان به ساختار روابط خود و میان فردی توجه دارد.
برای تغییر این متن بر روی دکمه ویرایش کلیک کنید. لورم ایپسوم متن ساختگی با تولید سادگی نامفهوم از صنعت چاپ و با استفاده از طراحان گرافیک است.
- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید