بازنمایی ذهنی از خود : درفرهنگ جامع روانپزشکی (CDP) بازنمائی معرفی چیزی می باشد که معرف مدل نماد یا جانشین یک چیز دیگر است .
بازنمایی ذهنی در مطالعات ادراک شناخت غالبا به اصطلاح Mental representation یک رویداد محرک بر میخوریم. بسته به نوع گرایش نظری ممکن است با طرح مستقیم آن محرک پرداخت و یا بسط ذهنی محرک ، که رمز ذهنی آن یا شاخص انتزاعی محرک تعریف شود.
بازنمایی ذهنی در نظریه روانکاوی رویاها، تخیلات خاطرات و نظایر آنها نیز بازنمائیهای عوامل ناخودآگاه و تکانه های سرکوب شده تلقی میگردند.
بازنمایی ذهنی یا بازنمایی شناختی یک مفهوم مهم در حوزههای مختلفی از جمله فلسفه ذهن روانشناسی شناختی، علوم اعصاب و علوم شناختی است. این مفهوم به عنوان یک نماد شناختی داخلی عمل میکند که به ما کمک میکند تا واقعیتهای خارجی را درک و بازتاب دهیم، یا به طور دقیقتر یک فرایند ذهنی است که در آن از چنین نمادهایی استفاده میشود.
به عبارت دیگر :
بازنمایی ذهنی به معنای سیستمی از نمادها و علائم است که در ذهن ایجاد میشوند تا شکل و محتوای اشیا، افراد یا مفاهیم خارجی را به ما انتقال دهند.

بازنمایی خود در فرآیند شناختی و ذهنی
بازنمایی یا تجسم در برگیرنده درک روابط نمادینی است که یک فرد بطور ذهنی برای دیگری قائل میشود . به عقیده استینگتون ( 1993) عملکرد ذهنی بازنمایی را میتوان در دو شکل و فرآیند مورد بررسی قرار داد. در یک سویه ، بازنمایی یک حالت ذهنی است فکر ، خواسته ، باور یا اراده … و در سویه ای دیگر به عنوان عامل شکل دهنده به یک حالت از ساختار ذهنی. بنابراین : بازنمایی هم فعالیت، هم وجود، هم فرآیند و هم تولید است.
بازنمایی ، حالت های ذهنی نظیر باورها، امیال و واکنش های ذهنی هستند، که واسطه فعالیت و عملکرد ما در جهان میباشند. آنها برای ما رابطه ای روانشناختی با واقعیت پدید میآورند.
همچنین گاپنیک و استینگتون ( 1988) بر این نکته تأکید دارند که بزرگسالان قابلیت درک تغییر در بازنمایی را دارا میباشند. به عبارت دیگر آنها قادرند که تفاوت بین تغییرهای واقعی در جهان و تغییر در باورهایشان را درک کنند.
در بازنمایی ذهنی ، این قابلیت در توان ذهنی مبنای بسیاری از استعدادها و قابلیتهای مهم دیگری میباشد. اکتساب دانش جدید و شاید مهمتر از آن اکتساب راهبردهای کسب دانش جدید ، اغلب به درک تغییر بازنمایی وابسته میباشد.
دراین دیدگاه از بازنمایی شناختی در ساختار نظریه، ذهن کودکان باید فرایند بازنمایی را درک نمایند. درک نظریه ذهن مربوط به بازنمایی در حدود چهار سالگی رخ میدهد و در این سن کودکان درک میکنند که ذهن فعال است و موقعیتها را تعبیر و تفسیر میکند .

بازنمایی ذهنی و شناختی با واژه گان خودپنداره یا خودانگاره به انگلیسی ( self-concept ) یکی از مفاهیم بسیار مهم در روانکاوی و دنیای روانشناختی است.
بازنمایی ذهنی یا همان خودانگاره تمام آن درک و ذهنیت و احساسی است که یک فرد نسبت به خود یا خویشتن خویش دارد. این که شخص خود را در یک الگو دارای قابلیت و توانایی یا ناتوان و عدم قابلیت و استعداد در یک زمینه خودآگاه یا نآخودگاه بداند و اینکه خود را نسبت به اطرافیان و محیط در چه جایگاهی بداند، تشکیل دهنده خودانگاره شخص است.
خودانگاره از خود کنونی، خود گذشته، خود آینده و طرحواره ذهنی فرد نسبت به خود شکل میگیرد.
بازنمایی ذهنی و شناختی یا خودانگاره با عزت نفس متفاوت است. خودانگاره جزء شناختی و توصیفی از شخصیت یک فرد است. مثلاً من راننده ماهری هستم اما عزت نفس نوعی ارزیابی و ابراز عقیده در این باره است (مثلاً) من احساس خوبی نسبت به مهارت خود در رانندگی دارم .
بازنمایی ذهنی و شناختی یا همان خود انگاره از دیدگاه کارل راجرز روانشناس آمریکایی از ۳ قسمت مختلف تشکیل شده است
1. خود ایدئال : شخصی که میخواهید باشید .
2. تصورتان از خود : طوری که خودتان را میبینید که شامل ویژگی هایی مانند ویژگی های فیزیکی، ویژگی های شخصیتی و نقشهای اجتماعیتان است.
3 . خودباوری : میزانی که خودتان را دوست دارید میپذیرید یا برای خود ارزش قائل هستید. عزت نفس یا خودباوری میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله نگرش دیگران نسبت به شما ، تفکر شما در مورد دیگران و نقش شما در جامعه باشد.
در همین رابطه مطالعه نمایید...
- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید
منابع:
- روابط موضوعی و روانشناسی خود ( مایکل سنت کلر )
- مقدمه ای بر فلسفه ذهن ماشین و بازنمایی ذهنی ( تیم کرین )20:49