اضطراب را زیگموند فروید یک آلارم جدی به ازای الگوریتمی تعریف می کرد که، تحت فشار یک سائق تعریف نشده برای آشکارسازی اگاهانه و تخلیه احساسی – روانی اطلاع رسانی میکند.
اضطراب ایجاد فرآیند آگاهی در یک آماده باش ego را برای آمادگی دفاعی در مقابل فشارها و احساس درونی تحریک و تجهیز می کند . اگرمیزان اضطراب وضعیت شدیدتر از آنچه قبلا اعلام هشدار شده بود ، داشته باشد به احتمال زیاد با شدت یک حمله هراس خودنمایی خواهد کرد .
اضطراب یک ویژگی التهاب زا است که انگیزه و انرژی لازم برای اراده به انجام دادن فعالیتهای را در ما تزریق می کند.
اضطراب از تمایز و تعارض بین اید ، ایگو و سوپر ایگو برای کنترل و هدایت کردن انرژی روانی موجود در ساختار روانی و آسیب های در حال وقوع است. شناسایی و درک حال در وضعیت های اضطرابی برای درمان در رویکرد روانکاوی یک امر الزامی است

اضطراب و تنوع آن از دیدگاه زیگموند فروید
اضطراب در منظر فرویدی پی پدیدار یک فشار درونی و ناهماهنگی ناهشیار ساختار روانی است و سه نوع دارد …
- اضطراب واقعی ( عینی ) : تجسم ترس از متغییرهای ایجاد خطر و تهدید واقعی و عینی در دنیای ملموس و محیط پیرامون
- اضطراب روان رنجور : تجسم ترس از ناتوانی در کنترل غرایز و خارج شدن حالات نفسانی از وضعیت پایداری است.
- اضطراب اخلاقی : تجسم ترس محصول وجدان است ، مبنی بر تعارض ایدآل های سوپر ایگو و پاسخ به درخواست اید ( میل و غرایز ).
اضطراب فرآیند جسمانی سازی از یک تعارض و تمایز مجازی بین جهان ملموس ( واقعی ) و دنیای ادارک – حسی درونی و جهان ایدهآل یا فانتزی ساختار شخصیت روانی است
اضطراب واقعی ( عینی ) ( Reality or objective anxiety )
این شکل از اضطراب فرآیندی منطبق بر بقاء است که معمولا برای جلوگیری از آسیب های محیطی و طبیعی از خود بروز می دهیم باید در نظر داشت اضطراب های مبتنی بر واقعیت نیز می توانند در عدم توجه و درمان به تکرار و آسیب کشیده شوند.
بعنوان مثال : فردی که از مورد بیماری یا مسمومیت اضطراب دارد اختلال های پیچیده ای را بطور ناهنجار بهمراه خواهد داشت
اضطراب روان رنجور (Neurotic anxiety)
دلایل اساسی از دوره رشد کودکی و ارتباط با والدین دارد ، یعنی بطور معمول در شکل های ارضای غریزی با واقعیت ، زیرا کودکان بواسطه ابراز و رفع تکانه های جنسی و پرخاشگری مورد تنبیه قرار می گیرند بر طبق این اساس ، در بروز میل به ارضای برخی تمایلات اید ( نهاد) موجب اضطراب می شویم
اضطراب اخلاقی (Moral anxiety )
این شکل از اضطراب به صورت احساس گناه و شرم از تعارض بین نهاد ( مرکز امیال ) و سوپر ایگو ( مرکز قضاوت و وجدان ) ناشی می شود در واقع یک نوع ترس از انحراف از معیارهای اخلاقی و رفتاری است. وقتی که فرد در این وضعیت قرار می گیرد اضطراب را بعنوان یک هشدار و تهدید از این انحراف معیار دریافت می کند . تا بتواند در برابر تعارض تصمیم درست گرفته از خود حمایت کند . البته همواره این شرایط عامل مؤثری در عدم پذیرش تغییر و ارتقاء خواهد بود

اضطراب در نگاه هورنای احساس تنهایی و در ماندگی کردن فرد در دنیای خصومت آمیز است
اضطراب در نگاه طرفدارن فروید بر این تحلیل استوار است ، اضطراب تنها اولیه و به هنگام تولد ایجاد نمی شود ، بعدها که در هنگامی که رشد می کنیم متوجه وابستگی خود به والدین می شویم ، به وجود می آید . ناکامی طبیعی یا واقعی در ازای نیازهای وابستگی موجب اضطراب می شود .
اضطراب در روانکاوی
بسته به بروز و ابعاد ماهیتی و آثار و آسیب های مخرب آن به چهار شکل طبقه بندی می شوند :
اضطراب سوپر ایگو ، اضطراب اختگی ، اضطراب جدایی و اضطراب اید ( نهاد )
در اضطراب اختگی و نهاد ( اید ) که به ناراحتی اولیه و رشد نوزاد به هنگام مغلوب شدن در مقابل نیازها و محرکهایی است که خود هیچ کنترل بر آنها ندارد ، پدید می آید.
اضطراب جدایی به مرحله ای قبل از دوره ادیپال مربوط می گردد که در آن کودک از اینکه نمی تواند ، تکانه های خود را کنترل نموده و با معیارها و تقاضاهای والدین هماهنگ سازد نگران است و می ترسد که محبت آنها را از دست بدهد یا از جانب آنها رد شود
اضطراب سوپر ایگو پیامد رشد مستقیم سوپرایگو است که بعد سپری شدن عقده ادیپ ، ظهور و بروز می کند

اضطراب در نظریه های رفتاری
یک پاسخ مشروط در مقابل متغییرهای محیطی است، که شخص با تکرار پاسخهای منفی والدین خود، رخ دادهای واکنشی و درونی آزاد را تقلید و تکرار می کند.
خطر اگر در این الگوی کاهش آن رفتاری را اتخاذ کند که مکرر اجرا شود و آن رفتار تثبیت شود. ماور یک نظریه دو عاملی برای ایجاد و نگهداری هراس ارائه داد، بر طبق این نظریه در آغاز ترسها از طریق شرطی سازی کلاسیک شکل می گیرند و به دنبال آن فرد می آموزند که با ترس و دوری از ترس خود بکاهد، مرحله دوم این فرآیند. شرطی شدن ابزاری نام دارد، به دلیل عدم وجود عامل ترس باعث کاهش خطر می شود، پاسخ به حفظ حفظ و حفظ تقویت می شود.
اضطراب در نظریه های شناختی
در این نظریه باور بر این است که عامل بوجود آورنده اضطراب یا فشار روانی ، رویدادها ، یا مسائل رقم خورده نیستند بلکه تفسیر فرد از رویدادها یا وقایع است که می تواند اضطراب را به دنبال داشته باشد.
بک می گوید: اضطراب آسیب شناختی ناشی از برآورد اضافی و مکرر خطر در یک یا دو مورد از ابعاد زیر است :
- پيش بيني اضافی و حول انگبز وقوع رویداد ترس آور
- براورد بیش از اندازه حادثه و وخامت یا شدت اتفاق ترس آور
- نادیده گرفتن توانایی های خود برای حل آن مشکل و ناچیز شمردن احتمال کمک از سوی اشخاص دیگر
در الگوی بک اختلالهای اضطرابی به عنوان اختلال هایی که در وهله نخست به تفکر مربوط می شوند تعریف می گردند

اضطراب و علائم بالینی کلی
اضطراب با شایع ترین نشانه هایی که درون افراد مبتلا دیده می شود عبارت هستند از :
- نگرانی های افراطی
- افکار وسواس گونه
- مشکلات تمرکز و توجه
- تحریک پذیری بالا
- ترس از قرار گیری در موقعیت های خاص
- تعرق بیش از اندازه
- خشکی دهان
- افکار منفی
- پیشبینی
اضطراب و حمایت های ناهشیار از خود
- گریختن از موقعیت تهدید کننده
- جلوگیری از نیاز تکانشی که علت خطر است
- اطاعت کردن از احکام وجدان
- اگر هیچ یک از این روشهای منطقی موثر نباشند ، فرد ممکن است به مکانیزمهای دفاعی متوصل شود که راهبردهای غیر منطقی طراحی شده برای دفاع کردن از خود هستند.
- متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.
این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید
منابع:
- نظریه و کاربست مشاوره و روان درمانی جرالد
کوری ، ترجمه یحیی سید محمدی - نظریه های شخصیت دوان شولتز ، سیدنی الن شولتز ، ترجمه یحیی سید محمدی
- ریکی امانوئل ، Anxiety ، انتشارات نگاه
ترجمه سینا رویایی