آسیب رابطه

آسیب رابطه جنبه های زیادی دارد ، یکی از شایع ترین آنها : ترس از تنهایی است بعضی از ما فکر می‌کنیم که بهتر است با کسی باشیم که به ما بد می‌کند تا اینکه تنها باشیم. ممکن است فکر کنیم که هیچ کس دیگری نخواهد پذیرفت ما را یا علاقه‌مند به ما نخواهد شد. این ترس ممکن است باعث شود ما خود را در یک رابطه ناسالم گیر دهیم و به خود بگوئیم که شاید وضع بهتر شود یا شاید مشكل از خود ماست.
آسیب رابطه در نگاه دیگر می‌تواند ، عشق و وابستگی باشد ، بعضی از ما واقعاً عاشق شریک خود هستیم و فکر می‌کنیم که نمی‌توانیم بدون او زندگی کنیم ممکن است فکر کنیم که او تنها کسی است که ما را متوجه می‌شود، یا به ما حمایت می‌دهد. ممکن است به خاطر خوشحالی‌های گذشته چشم پوشی از رفتار بد او کنیم یا فکر کنیم که او نمی‌تواند کنترل خود را داشته باشد.
در آسیب رابطه ، این عشق و وابستگی ممکن است باعث شود شما در چرخه خشونت و صلح بین دو نفر گیر کنید و هر بار به عذرخواهی های دروغین او باور داشته باشید.

آسیب رابطه در سوی دیگر کمبود اعتماد به نفس است ، بعضي از ما فکر می‌کنیم که لیاقت يك رابطه سالم و خوشبخت را نداریم. ممکن است فکر کنیم که هیچ کس دیگری به فکرمان نیست یا که خود رابطه، رابطه سالم نیست. ممکن است فکر کنیم که هر چيزي که در رابطه بدهید کافی نیست یا که هیچ وقت به خوبي شريك خود نخواهید شد.
رابطه ی آسیب زا با کمبود اعتماد به نفس ممکن است باعث شود ما خود را در يك رابطه اسیب زا ثابت قرار دهیم و به خود بگوئیم که این همه چیزي است که شایسته آن هستیم. وقتی کسی خودش را ناکافی یا نادیده شده می‌داند ممکن است فکر کند که شایستگی یک رابطه سالم و متقابل را ندارد.
این باور منفی ممکن است باعث شود کسی متحمل رفتارهای خشن تحقیرآمیز یا بی احترامانه شود و به جای قطع کردن رابطه، سعی کند خودش را تغییر دهد یا عذرخواهی کند.

آسیب رابطه و گذشته دردناک روابط آشفته قبلی: روابط گذشته و والدین می‌تواند بر روی شخصیت، اعتماد به نفس، ارزش خود و روابط فعلی فرد تأثیر گذار باشد. برخی از افراد ممکن است در کودکی با خشونت، سوء استفاده، رها شدن، بی توجهی یا نقض حریم خصوصی مواجه شده باشند، که باعث شکل گیری الگوهای ناسالم در روابط بزرگسالی شود. برخی دیگر ممکن است در کودکی با عشق، حمایت، احترام و قبول شدن مورد ملاقات قرار گرفته باشند که باعث شکل گیری الگوهای سالم در روابط بزرگسالی شود.
آسیب رابطه باعث خواهد شد این الگوها به صورت ناخودآگاه در ذهن فرد ثبت شده و در رفتارهای واکنشی انتظارات ، نیازها و حدود فرد تجلی یابند.
روابط آسیب زای گذشته و والدین ممکن است آسیب زننده باشد. اگر فرد نتواند از تجارب منفی خود یاد بگیرد ، آن ها را پردازش کند، با آنها مقابله کند و از آنها بهبود یابد، این ممکن است منجر به تکرار الگوهای ناسالم ، تضاد بین خود واقعی و خود مطلوب ، عدم تطابق بین نیازهای فعلی و نقش های قبلی، عدم توانایی برقراری ارتباط عمیق و صادقانه با دیگران، عدم پذیرش خود و دیگران به عنوان افراد منحصر به فرد و پویا شود. این مسائل ممکن است منجر به احساس تنهایی، دلخوری ، خشم ، نارضایتی ، اضطراب ، افسردگی یا عزت نفس پایین شود.

روابط آسیب زا را می توان با شناخت آسیبهای روابط عاطفی و مخرب نجات داد . روابط ، آشفته تاثیرات بلندمدت و منفی زیادی به همراه دارند هرچه دوره ی این روابط طولانی تر باشد تاثیر بیشتری بر روابط آینده خواهند گذاشت .
بنابراین اهمیت دارد که هرچه سریعتر آسیبهای این روابط را بشناسیم و راه خروج از آنها را پیدا کنیم‌ روابط آسیب زا شامل کنترلگری در روابط بازی های روانی احساسی و شکلهای مختلف خشونت میشوند. بسیاری از ، افراد روابط آسیب زا را تنها خشونت های دانند اما در حقیقت گسترهی روابط آسیب زا بسیار بزرگتر است. ارتباط‌های مختلفی در بلند مدت یا کوتاه مدت در گروه روابط عاطفی آسیب‌زا قرار می‌گیرند.
روابط آسیب زا ، تاثیرات مخربی بر روابط آینده سلامت جسمی و سلامت روانی افراد می‌گذارند. در ادامه تعدادی از آسیب‌های این روابط ذکر شده است. شناخت این آسیب ها کمک می‌کند راه خروج از این روابط را پیدا کنیم .

  • پارانویا
    افراد قربانی روابط سمی دچار پارانویا و عدم اعتماد می شوند.
    در روابطی که به طور مستمر سم پاشی ذهنی (gaslighting) اتفاق میافتد قربانیان دچار افسردگی اضطراب بی اعتمادی و نا امید شدن از داشتن ارتباط سالم میشوند سم پاشی ذهنی به این معناست که یکی از طرفین رابطه به طور مرتب باعث شود دیگری به سلامت روان خود با واقعیت شک کند. این عمل جهت کسب قدرت انجام میشود
    قربانیان فکر میکنند محبت یک توهم است و دیگران کارها را تنها برای نفع شخصی انجام می دهند. آن ها احساس میکنند دائما برای کنترل نشدن توسط دیگران باید تلاش کنند. این تاثیرات در نهایت باعث ایجاد پارانویا و بدبینی نسبت به همه ی روابط چه ، عاطفی چه کاری و غیره می شود.
    افراد پارانوید نمیتوانند به آسانی احساس صمیمیت در روابط را تجربه .کنند آنها همیشه صدایی در ذهن خود دارند که چیزی سر جایش .نیست این یک مکانیزم محافظت کننده در روابط سمی است و افراد برای محافظت از خود دچار بدبینی میشوند اما بدبینی در روابط سالم تاثیر مخربی خواهد داشت.
    این پارانویا برای زمانهای طولانی در حالت قربانی می ماند. حتی مدتهای مدیدی بعد از خروج از رابطه ی سمی و در نتیجه به تهدیدی برای روابط بعدی محسوب می شود حتی اگر که ممکن است روابط بعدی سالم باشند .
  • دوری از صمیمیت
    صمیمیت در روابط سمی و آسیب زا به مکانیزمی تبدیل می شود که در آن آسیب اتفاق می افتد اعتماد خدشه دار می شود سمی بودن رابطه در نهایت باعث می شود تنها خاطرات منفی و دردها و زخم های رابطه در ذهن قربانی باقی بماند در نتیجه ذهن آدمی تصمیم میگیرد صمیمیت را با تراژدی و دردهایی گره بزند که باید از آن ها اجتناب کرد.

    اکثر افرادی که در روابط آسیب زا بوده اند، برای مدتی از ایجاد صمیمیت با دیگران اجتناب میکنند. این تنها یک شکل از بی اعتمادی نیست بلکه مکانیزمی برای بقا است که فرد قربانی استفاده میکند تا دوباره مورد کنترل و سواستفاده قرار نگیرد
    در ذهن این ، قربانیان تنها محیط امن وجود خودشان است ، آسیب پذیری ای که همراه با صمیمیت است ، در ذهن این افراد کشنده و بسیار ناخوشایند است.

  • شک کردن به خود
    روابط سمی و آسیب زا باعث میشوند هر روز به خود شک کنید شما به قدر کافی خوب نیستید . شما اشتباهات فراوانی را مرتکب شده.اید شما مقصر هه ی اتفاقات بد هستید اینها افکاری هستند که در یک رابطه ی آسیب زا در ذهن شما هر روز می چرخند در روابط خشونت ، بار قربانیان خود را مسئول رفتار طرف مقابل و بی ثباتیها و بدرفتاریهای او می دانند. این احساس مسئولیت پذیری افراطی و احساس گناه حتی به جنبه های دیگر مانند شغل والد گری و ظاهر نیز سرایت می کند. این احساس گناه شک به خود، فلج کننده است.
    افراد قربانی در این روابط مدام فکر میکنند به قدر کافی برای داشتن یک رابطه ی جدید خوب نیستند. آن ها فکر میکنند نمی توانند تصمیمات مناسبی بگیرند. این افکار فرد قربانی را برای خروج از رابطه فلج می کند.
 
  • احساس بدبختی
    افراد قربانی این احساس را دارند که بدترین اتفاقات در شرف وقوع است. گرچه این احساس، به عنوان یک مکانیزم دفاعی برای این شکل گرفته است که افراد را از آسیب دیدن در روابط سمی حفظ کند ، در بلند مدت تبدیل به یک نکته ی منفی میشود احساس بدبختی به افسردگی و نا امیدی منجر میشود و حتی میتواند آنقدر دردناک باشد که فرد را به فکر خودکشی بیندازد. افکار ناامیدانه و احساس بی ارزشی از احساس هایی است که افراد قربانی در روابط خشونت بار تجربه میکنند.
    روابط سمی نباید دست کم گرفته شوند. نباید فکر کنید با خروج از این روابط یک شبه همه چیز به حالت عادی برمیگردد. این نگاه چرخه ی خشونت را تحکیم میکند اثرات بلند مدت و منفی این روابط را دست کم می گیرد.
  • فراق در رابطه
    یکی دیگر از شکل‌های بسیار آسیب زای رابطه نبود یک رابطه محرک و پویا و زنده هست ، فراقی که باعث می‌شود رابطه شکل کاملی به خود نگیرد و این ناکاملی در وجود افراد رابطه امتداد پیدا می کند و دیگر شکل آسیب زای این روابط بعلت عدم قطعیت وجودی یک رابطه همواره انگیزه دیگر روابط از افراد گرفته میشود و ادامه رابطه احساسی متوقف شده و جریان شور اشتیاق در آسیب قرار میگیرد و معمولا تنهایی و انزوا انتخاب می شود
  • متن مقاله فوق توسط گروه امتداد من تالیف و در اختیار علاقمندان قرار داده شده است.

این مقاله را بصورت PDF دانلود و مطالعه نمایید

منابع:

  • منبع : فصل نامه روابط موضوعی و واکنش های دفاعی در اضطراب اجتماعی
0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
قدیمی‌ترین
تازه‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

فهرست مطالب